إِنَّ رَبَّكَ هُوَ الْخَلَّاقُ الْعَلِيمُ
ای دل اگـر عـاشقـی در پـی دلـدار باش
بـر در دل روز و شـب منتظـر یار باش
دلبـر تـو دایما بر در دل حاضر است
رو در دل برگشای حاضر و بیدار باش
دیده ی جان روی او تا بنبیند عیـان
در طلب روی او روی بـه دیـوار باش
ناحیت دل گرفت لشگر غوغای نفس
پس تو اگر عاشقی عاشـق هشیار باش
نیست کس آگه که یار کی بنماید جمال
لیـک تو بـاری به نقـد ساختـه ی کـار باش
لشـگر خواب آورند بر دل و جانت شکست
شـب همه شـب همدم ديـده ی بيدار باش
در ره او هرچه هست تا دل و جان نفقه کن
تـو بـه یکـی زنـدهای از همـه بیـزار باش
گـر دل و جـان تـو را در بقـا آرزوست
دم مزن و در فنا همدم عطار باش
برچسب : نویسنده : valadkhan بازدید : 22